هر روز بیش از روز پیش، بر همگان مسجل می گردد که من باید مرد می
شدم...آن هم نه از این مردهای تو دل برو ِ همه چیز تمام، بلکه از
آنهایی که روحیه خشنی دارند، کله شق و غُد هستند و خیلی هم حرص در
آور!!!مامان وقتی از خونسردی و بی رحمی به قول خودش مردانه ام! کفری می شود ، اما
به اسم خاصی صدایم می کند" دل گاو"!! حالا این اسم را از کجا برایم پیدا
کرده؟ نمی دانم. فقط در تجزیه و تحلیل معنایش می گوید یعنی کسی که احساسات ندارد و
قلبش از سنگ است و هیچ وقت هم گریه نمی کند! (البته می دانم این آخری را
خودش اضافه کرده است!)
تازه! همین چند وقت پیش، برخی ازخواننده های اینجا خصوصی و عمومی می نوشتند که
تا بحال خیال می کرده اند این وبلاگ را یک مرد به روز می کند!( برای همین
مجبور شدم این دخترک طفل معصوم را این گوشه ی وبلاگ بگذارم!) . حتی دوست فرهیخته
ام – دکتر علیرضا- که بعد از خواندن آرشیو،در چندین قسمت به بررسی شخصیت استاد
اشتباهی پرداخته، بارها و بارها به این مسئله اشاره کرده است" ...شای ( اسمی که
برایم گذاشته) دختری است که سعی میکرده پسرانه عمل کند... شاید دختری بوده است که
همیشه از او خواسته شده تا سعی کند مرد صفتانه عمل کند... شای زنی است قوی و قا..... ذکاوت جسوری دارد،تیز هوشی زیرک.. اما ... برای من او... شوخطبعی است شاداب، خودش اما با زن بودنش میجنگد … سعی میکند ادای
مرد ها را در آورد.. اما او یک زن است ،
یک زن با تمام احساسات یک زن ، با دیدگاه زنانه و روحیهای زنانه …" ( کلا جان دلیه این
استاد اشتباهی..:دی)
بیایید چیزی
برایتان بگویم: والا خودم هم نمی دانم چه اتفاقی افتاده و چی به چی و کی به کی
بوده است اما مطمئنم من عوض شده ام....من اشتباهی هستم! ( می دونم این حرف واستون
جدید بود الان)
می دانید! به گمانم شبی یا روزی که گِل استادک
را می سرشتند، مسئول لقد(!) کردن گِلش، همزمان روی پروژه لقد مالی آدم دیگری
هم کار می کرد که قرار بود در آینده، یکی از این بدنسازهای هیکلی شود که تا
بازویشان را جر می دهند، شانصد ! ماهیچه قلمبه می شود و کلی برای خودشان آرنولد
هستند!..اما نمی دانم وقت دمیدن روح! آدم و حوا کاری کردند یا عزراییل و اسرافیل
بحثی! که یهویی حواس پرت شد و جای روحهای ما عوض...
و حالا، تصور کنید یک دخترک ریزه میزه ! مالک
روحی است که یحتمل 1.90 قد دارد و 110 کیلو وزن، بعد کلی ادعای مردانگیش می شود،
با مرام اما سخت و نفوذ ناپذیر است. ناز و عشوه در قاموسش جایی ندارد، و اعتقاد
دارد مرد که گریه نمی کند!!! و غصه هاش را توی دلش می ریزد و بدش می آید کسی کمکش
کند!
.
.
آقا پسر 190 سانتی که 110 کیلو وزنت است!که دلت نازک
است و با هر حرفی می شکند! که دوستانت دستت می اندازند بابت حرکات
دلبرانه و رفتار طنازانه ات! که روحیه ات دخترانه است و ظریف مریف و
حساس! اگر صدای من را می شنوی، زودی بیا، بیا! تا دیرتر نشده، روح هایمان!!!! را
عوض کنیم.... من از این روح 190 سانتی که خیلی خیلی هم سنگین است که خیلی مردانه
است،که همیشه سعی می کند دمبل غمهایش را تنهایی بردارد، خسته ام...
من دلم زن بودن می
خواهد....
"...شای
نفس میکشد و با کورمالی دارد دنبال راه خودش می گردد، شای برای من دختری است در حال زن شدن..."
پاوبلاگی1: خدا! گِل ما ها رو ميدي كيا لقد كنند ........
الان من برم یقه ی کدوم پرستاری رو بگیرم آخه ؟؟!!!
پا وبلاگی 2: بدنسازای عزیز که با سرچ کردن حرکات پشت بازو
و جلو بازو ، آرنولد یا فیلان ماده ی تقویت کننده ویا ....از اینجا سر
در آورده اید! وقت بخیر... یقه ندرید که چه و چه ! دعوا نداریم
! آخه مگه من هم قد شمام؟؟
*عنوان قسمتی از دیالوگ مهران مدیری است در مرد هزار چهره.

Creation of Woman by Edwin Lester